RSS

بایگانی ماهانه: نوامبر 2013

وی چت ؟

 

اولین باری که اسم برنامه WeChat رو شنیدم در یک مهمانی بودم و همه تعریف میکردند از اینکه چه برنامه خوبی‌ است و من چقدر ازش استفاده می‌کنم و من را یادت باشد add کنی‌ و این حرف‌ها.
گذشت و چندین بار دیگر دوباره نام این برنامه را شنیدم. در نهایت دیشب تصمیم گرفتم که برای امتحاwechat-logo-210513ن این برنامه را نصب کنم.

تقریبا ۲۴ مگ حجم برنامه بود که شاید کمی‌ زیاد محسوب شود. داشتم توضیحاتی راجع به این برنامه را میخواندم که با اولین زنگ خطر مواجه شدم : سازنده برنامه یک شرکت چینی‌ بود ! به عقیده من هیچگاه نمی‌توان به محصولات اینترنتی کشوری که بزرگترین و پیشرفت‌ترین سیستم سانسور را دارد و بیش از چند صد هزار جفت چشم برای کنترل تک تک اعمال و رفتار شهروندان خود به کار بسته اعتماد کرد. علاوه بر اینکه به قول استاد درس امنیت، اصولاً به محصولات این سه کشور نمی‌توان اعتمادی کرد : اسرائیل، چین و روسیه.
به هر حال با عنایت به این موضوع تصمیم به ادامه مسیر گرفتم. برای Sign-up کردن، نام، نام کاربری و شماره همراه نیاز بود که وارد کردم و پس از دریافت کد امنیتی از طریق پیام کوتاه وارد محیط اصلی‌ برنامه شدم.
از آنجایی‌ که اسم چین حساسیت را در من برانگیخته بود، خیلی‌ محتاطانه جلو میرفتم. پس از گذشت چند دقیقه، دو نکته بسیار مهم در این برنامه توجه من رو جلب کرد : اولا هیچ تبلیغی نمایش داده نمی‌شد، ثانیا این برنامه به اینصورت نبود که یک نسخه پولی‌ داشته باشه و همه امکانات به صورت رایگان بود.

خیلی‌ خوب همین‌ها کافی‌ بود ! در این شرایط سوالی بدیهی‌ وجود دارد که پرسیدن آن از خود میتواند جلوی بخش عمده‌ای از مشکلات امنیتی را بگیرد، اما خیلی‌ اوقات فراموشش میشود : چرا کسی‌ باید چنین کاری بکند ؟ چرا فردی باید چنین سرویسی را به رایگان در اختیار همه قرار بدهد ؟ با اطمینان می‌شه گفت که به جز نرم‌افزار‌های آزاد ( و نه حتی اپن سورس ) هیچ کس به خاطر خیرش این کار را نمی‌کنه. هیچکس. حالا گاهی اوقات این هیچکس گوگل است که یک شرکت اسم و رسم دار آمریکایی‌ با سیاست‌های کلان جهانی‌ است که میشود با تبیین سیاست‌هاش سر از کارش در آورد و باهاش کنار اومد، یه وقت یه شرکت ناشناخته چینی‌ !

انتظار دارید چکار کنم ؟ به سرعت از برنامه خارج شدم؛ جالب اینکه موقع Sign-out به من میگه پسورد بزن ! بی‌خیال پس شدم و رفتم یه راست uninstall کردمش. سپس یک سرچ زدم رو weChat security و … به به !

WeChat: the Chinese social media app that has dissidents worried – The Gaurdian
WeChat IM Application Could Disclose Your Password To Attackers – Slashdot
WeChat is a threat to national security claim researchers – ParityNews

indexدر اینجا موضوعی مطرح میشود که چکیده این صحبت محسوب میشود : برای استفاده از دانش آموزش ندیده‌ایم !
همانطور که دیدید یک سرچ ساده چقدر میتواند اطلاعات میفیدی راجع به این محصول و یا هر محصول دیگر در اختیار ما بگذرد. اما همانطور که از محبوبیت این برنامه در جامعه پیداست، دریغ از کوچکترین تلاش. به سادگی‌ اجازه میدهیم تا جریان پر تلاطم جمعیت، ما را به هر سو که می‌خواهد ببرد. هنوز به خاطر دارم که چطور چشم‌ها به ماه دوخته شده بودم برای دیدن لوگوی پپسی، در حالی‌ که با سر زدن به سایت پپسی، حساب توییتر آن و یا حتی عقل سالیم، به راحتی‌ میشد کذب بودن این داستان را مشخص نمود.
فاصله ما تا دانش تنها چند کلیک است، از آن استفاده کنیم.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 28, 2013 در نوشتار شخصی, تخصصی

 

برچسب‌ها: , ,

کطاب مرجع !

چند روز قبل بنا به ضرورتی رفتم سراغ یکی‌ از کتاب‌های مرجع دوران دانشگاه تا مبحثی رو از روی اون مطالعه کنم. در طول ترمی که این درس رو داشتم استاد جزوه قطور و جامعی میگفت، من هم به جای این کتاب، از روی یه کتاب دیگه مباحث رو دنبال می‌کردم. برای همین با ساختار کتاب اصلی‌ خیلی‌ آشنا نبودم.
کتاب رو باز کردم، سراغ بخش مرتبط رفتم و شروع کردم به خواندن … پس از چند دقیقه مطالعه، با دهانی باز، مات و مبهوت مونده بودم؛ مات و و مبهوت از اینکه این کتاب تا چه حد به درد نخوره ! گنگ و نامفهوم در بیان اصول، پراکندگی مطالب در سطح کتاب، ارجاعات نادرست به صفحات و سوالات، اثبات‌های بی‌ ارزش و گیج کنند، مثال‌های نابجا و … خلاصه از از هر شاخه درخت مزخرفات، میوه‌ای چیده بود.

برخورد به این موضوع باعث شد به خاطر بیارم که چنین تجربه‌ای چندان استثنایی‌ هم نیست. کتاب‌های بسیاری بودند در دوران دانشگاه، که جز تحمیل هزینه و افزایش حجم و جرم و زندگی‌ دانشجو، ثمره دیگری نداشتند. این شد که تصمیم گرفتم نگاهی‌ به سایت آمازون و نظراتی که افراد مختلف روی برخی‌ از این کتاب‌ها داده بودند بندازم :

linz  کتاب نظریه‌ زبان و ماشین، لینز

Deserve one of the best poorly written for CS theory
This book is boring in places and confusing in others
One of the worst books that I have had to use in a college course
Useless

( موضوع قابل تامل این است که اگر به سایت‌های در رابطه با کنکور ارشد سر بزنید، می‌بینید که چطور درّ گرفتن به سر تا پای این کتاب )

pressman

   کتاب مهندسی‌ نرم افزار، پرسمن

This book is actively harmful to Software Engineering
Waste of money
If I could give a zero, I would
Stay away from this book if you can

rosen

  کتاب ریاضیات گسسته، روزن

  Just awful
Worst math textbook. Ever
This book cools down your passion for math
Horrible Book

این لیست سر دراز دارد و درس‌هایی‌ دیگر چون زبان ماشین، ذخیر و بازیابی، زبان تخصصی، محاسبات عددی و … را نیز می‌توان در گنجاند.
ای کاش اساتید کمی‌ بیشتر برای انتخاب کتابی‌ که قراره عمری همراه و مرجع دانشجو باشه دقت و حساسیت بیشتر به خرج بدن. در کنارش خودمون هم چشم بسته هرچی‌ که بهمون میگن خوبه رو قبول نکنیم.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 25, 2013 در Computer Topics, Fa, نوشتار شخصی, کتاب

 

برچسب‌ها: ,

رو به جلو

امروز مشغول دیدن مستندی راجع به طرز ساخت قنات به روش های سنتی بودم، خطرها و مکافاتی که افراد به جان میخریدند برای دستیابی به آب. در انتهای مستند، نیم نگاهی هم داشت به روش های مدرن برای حفر چاه و قنات و لوله کشی، و میگفت از اینکه این آب دیگه طعم و طراوت آب به دست آمده از قنات سنتی را ندارد و چقدر «بد» شده.
این اولین باری نبود که شاهد تقبیح و گله از مدرنیته در صدا سیما بودم، که به عکس این سناریو تا حدی تکراری است که من را مجاب به نوشتن این پست کرد : تکرار و تکرار و تکرار این موضوع که تکنولوژی ما را از هم دور کرده است، رفتار انسانها ماشینی شده است، آن خانه های حیاط دار قدیمی چقدر خوب بود و غیره. تلاشی ممتد برای اینکه تمام مشکلات بر دوش پیشرفت گذاشته شود.
جدای از مسایل سیاسی و تقابل اندیشه ها در نسل پیش از ما، که به خودی خود منجر به رشد چنین تفکراتی شده، ترس از تغییر، امکان منقضی شدن و رویارویی با ناشناخته ها همگی عواملی است که رشد و گسترش تکنولوژی را در کشور ما کند کرده؛ و متاسفانه به جای آموزش برای مواجهه با این تغییرات، آنچه انجام میشود محدود به بد گویی از علم است و غر زدن به آن.
حال آنکه دستاوردهایی که از رشد و ترویج علوم به دست آورده ایم بیشمار است : دسترسی راحتتر به دانش، امکان هرچه بیشتر شکوفایی استعدادها، افزایش سطح آسایش و سلامت و …
دسترسی 24/7 به طعام در کدام دوره از تاریخ 2500 ساله تمدن برای همگان میسر بوده ؟ در کدام دوره تمامی انسانها با هم برابر انگاشته میشدند ؟ حفظ محیط زیست و احترام به انواع گونه حیات چه هنگام اینچنین مصرانه پیگیری میشد ؟
با تمام این اوصاف اما، تغییر پارادایم زندگی و معاش از فرم Hunter-gatherer به فرم مدرن نیازمند آموزش است. واردات فله ای دانش و تکنولوژی و برخورد با آن نه به عنوان ابزاری برای ارتقا جایگاه خود و جامعه، که صرفا به عنوان وسیله ای برای فخر فروشی، تجمل و خرج پول و سرانه مطالعه کمتر از چند دقیقه در کشور نتیجه ای نمیدهد جز … جز آنچه که امروز شاهدش هستیم. آموزش نیاز است، آموزشی صحیح با دیدی روشن نسبت به مسیر پیش رو و قبول تغییرات.
چشم پوشی و تعریف خاطرات شیرین گذشته از پای کرسی و قصه های مادربزرگ راهکار نیست.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 25, 2013 در 42, Fa, نوشتار شخصی

 

برچسب‌ها: , ,

ماموریت فراموش شده

isacماموریت فراموش شده اسم کتابی‌ است که این روز‌ها دارم میخونمش. البته کتاب رو سال‌ها قبل خونده بودم، اما از اونجا که به جز آخرش (!) بقیه‌اش رو فراموش کرده بودم، گفتم یک بار دیگه بیشینم پاش.

شخصیتی که مجرا حول اون فرد می‌چرخه، یکی‌ از ماموران آی اس‌ بی‌ است که وظیفه تحلیل و مطالعه فضای بین کهکشانی ( عدم و خلا ) رو بر عهد داره ( Cool ! ). این فرد در تحقیقاتش به حقیقتی مهم دست پیدا می‌کنه که می‌تونه تاثیرات مهمی‌ داشته باشه. اما افرادی هستند که از این حقایق نا‌خشنودند و تصمیم میگیرند برای رفع این مشکل، حافظه دانشمند ما رو به طور کامل پاک کنند.

مثل بقیه کار‌های ایزاک آسیموف این کار هم در ژانر علمی‌ تخیلی‌ است. ضرباهنگ داستان تند و کنار گذاشتن کتاب واقعا سخته. در کنارش نکته‌ای که برای من بسیار جالب بود، عنایت خاصی‌ است که آسیموف در این کتاب به مسائل نژادی دارد و اینکه چگونه با سخت‌گیری تمام آنها را تقبیح می‌کند. برای مثال در بیان تعجب یکی‌ از شخصیت‌ها، در رابطه با اینکه چرا افراد به خاطر رنگ پوست متفاوت باید با نام‌های متفاوت نامگذاری شوند می‌گوید، چرا افرادی که چشمانی آبی‌ یا گوش‌هایی‌ بزرگ دارند نام متفاوت بر خود ندارند ؟ در کنار این موضوع، نکوهش دائمی عمل استعمار و ستایش آزادی و آزادی‌خواهی‌ در کتاب موج میزند.

هرچند من به شخصه فضای داستان‌های جان کریستفر رو بیشتر می‌پسندم، اما خواندن این کتاب تا به اینجای کار برای من یکی‌ که بسیار مفرّح بود. باشد که شما هم اگر دستتان رسید، بخوانیدش.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 11, 2013 در Reading

 

برچسب‌ها: ,

تبدیل ابری

از اونجا که من معمولا در فواصل زمانی‌ کم سیستم عامل رو عوض می‌کنم، و همینطور به دلیل اینکه از شلوغ کردن محیط با نصب برنامه‌های مختلف چندان خوشم نمیاد، یکی‌ از معضلاتی که هر از چند گاهی باهاش روبرو میشم، برخورد با فرمت‌هایی‌ است که نیاز به یک برنامه خاص دارند. این موضوع خود مکافاتی است : پیدا کردن برنامه مناسب، پیدا کردن لینک، دانلود برنامه با این وانفسای محدودیت در سرعت و حجم و …
علاوه بر اینها، گاهی اوقات در شرایطی گیر می‌کنید که اصولاً امکان نصب برنامه بر روی سیستم براتون وجود نداره.

در چنین وضعیتی، یکی‌ از سایت‌هایی‌ که چندین بار بهم کمک کرده سایت Could Convert بوده.
طرز کار سایت بسیار ساده است : فایل خودتون رو آپلود می‌کنید، به هر فرمتی که خواستید تبدیلش می‌کنید ( برای مثل djvu به pdf )، و سپس فایل تبدیل شده رو به سادگی‌ دانلود می‌کنید، و یا اگر خواستید، به جای دانلود، اون رو در Dropbox یا GoogleDrive خودتون ذخیره می‌کنید. سایت به شکل موثری ساده طراحی شده که در نتیجه کار باهاش رو روان و بی‌ دردسر می‌کنه.

در کنار همه خوبی‌‌ها مشکلاتی هم داره. مثلا امکان فشرده سازی فایل قبل از دریافت رو به آدم نمیده. ( pdf رو نمیتونید قبل از دانلود فشرده کنید )

در کل پیشنهاد می‌کنم یه نگاهی‌ بندازید و bookmark کنیدش، یه روزی، یه جایی‌ به دردتون می‌خوره.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 10, 2013 در Tools

 

برچسب‌ها: ,

پریدن از شاخه‌ها

یک برنامه ساده و جمع و جور به منظور هرچه راحت تر کردن حرکت بین شاخه‌ها؛ در واقع آوردن قابلیت Auto-Complete برای پوشه‌ها.

Path Navigator prorgram

مدت‌ها بود که می‌خواستم بنویسمش، اما موقعیت جور نمی‌شد. زمانی‌ که با اوبونتو ۱۰.۰۴ کار می‌کردم، با فشار دادن کلی‌ Shift+F2 پنجره Run باز میشد که اون هم تقریبا همین کار رو انجام میداد. اما از نسخه‌های بعدی این قابلیت به خوبی‌ قبل پشتیبانی‌ نمی‌شد. ( برای مسیر‌های از شاخه Home ، باید ابتدا کلید ~ رو میفشردیم ! )
البته در ویندوز از همان ابتدا چنین چیزی وجود نداشت. مکافات فشردن پنجره و E و شروع از My Computer و کشیدن موس به این سمت و اون سمت برای من واقعا اعصاب خورد کنه. حالا باز خدا رو شکر به خاطر وجود XYplorer ، یک برنامه جایگزین فوق‌العاده برای Explorer ویندوز.

XYplorer

از نظر برنامه‌نویسی هم نکته‌ای که می‌تونه مفید باشه، کلاسی است که از اون برای کار با Hot-Key‌ها و رزرو کردن اونها در سیستم عامل این برنامه استفاده شده، می‌تونه بعدا به درد بخور.

خوشحال میشم استفاده کنید و اگه جا برای بهبود داره، یا خودتون اقدام کنید یا به من اطلاع بدید. کد‌ها رو از اینجا، و فایل‌های اجرایی رو از اینجا میتونید دریافت کنید. کد برنامه مسلما به زبان فصیح سی‌ شارپ نوشته شده است.

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 7, 2013 در Codes, Fa

 

برچسب‌ها: , , ,

افراز‌

چند روز پیش در کتاب ریاضیات گسسته به مساله افراز‌های یک مجموعه بر خوردم. در کتاب به این موضوع اشاره‌ای نشده بود، اما کاملا مشخص بود که تولید این مجموعه از یک ساختار بازگشتی تبعیت می‌کنه. از اونجایی‌ که موضوع پیچ و خم داری به نظر می‌رسید ( کافیه به فرمول یافتن تعداد اعضای این مجموعه نگاه بندازید تا بفهمید چی‌ میگم ) تصمیم گرفتم یک برننم برا تولید این مجموعه رو بنویسم.مسائل بازگشتی در حیطه مجموعه‌ها به صورت کلی‌ از قاعده «بودن و نبودن» پیروی می‌کنه. این یکی‌ هم استثنا نبود، هرچند کمی‌ ریزه کاری هم داشت.
خلاصه، این راه حلی‌ است که من برای این سوال پیش گرفتم، در زبان پایتون :
# Prints partitions of set : [1,2] -> [[1],[2]], [[1,2]] 
def part(lst, current=[], final=[]):
    if len(lst) == 0 :
        if len(current) == 0:
            print (final)
        elif len(current) > 1:
            print ([current] + final)
    else :
        part(lst[1:], current + [lst[0]], final[:])
        part(lst[1:], current[:], final + [[lst[0]]])
 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در نوامبر 7, 2013 در Codes, Fa

 

برچسب‌ها: , , ,