RSS

بایگانی ماهانه: سپتامبر 2011

Why not Facebook

داشتم چرخ میزدم، رسیدم یه جا که یه بنده خدایی درباره فیس بوک، کامنتی گذاشته به شرح زیر :
«در کل این بحث نقض جریم خصوصی خیلی حرف بی موردیه… کسی رو که مجبور نکردن بیاد داخل یک شبکه ی اجتماعی عضو بشه و تا سایز لباس هاش رو هم داخل پروفایلش قرار بده»

این اولین بر نیست که چنین اظهار نظر‌هایی‌ میبینم، تازه این خوبشه. دیدم افرادی که شروع می‌کنن به سخنرانی‌‌های پر طمطراق سرشار از به‌‌ به‌‌ و چه چه که آقا این فیس بوک عجب چیزی هستش، راحت همه چی‌ به اشتراک میذاریم، «همه» هستن، خیلی‌ باحاله، راه‌های دور رو نزدیک کرده و الخ .
نمیدونم یه کم سرچ کردن، یه کم مطالعه کردن و یه کم فکر کردن چقدر می‌تونه سخت باشه . در واقع من نمیدونم اهمیت قائل شدن برای خود چقدر می‌تونه سخت باشه .
شنیدم که خیلی‌‌ها میگن : من که یه کاربر معمولی‌ هستم، اطلاعات من به چه درد فیس بوک می‌خوره ؟ اوج خود هیچ انگاری و حرف بی‌ مورد زدن .
هر کس بنا به شعور خودش تعریفی‌ از آزادی داره . آزادی این نیست که لخت بیایی تو خیابون ( مثال تکراری ! ) یا اینکه پاشی راحت خود کشی‌ کنی‌ و یا اینکه به این و اون فحش بدی .

از نظر من آزادی یعنی مختارانه و مسولانه گرفتن تصمیم و توانایی‌ پایبندی یا گسیختگی از اون .

با این دیدگاه، کار‌هایی‌ که فیس بوک می‌کنه، از جمله اینکه به صراحت و وقیحانه میاد میگه ما اطلاعاتتون رو در اختیار فرد سومی‌ قرار میدیم، چیزی جز از میان بردن حدود شخصی‌ و آزادی فردی نیست . برای نمونه تلاش کن تمام اطلاعاتی که تو فیس بوک داری رو پاک کنی‌ ( دی اکتیو کردن اطلاعات رو پاک نمی‌کنه، و شاید باورت نشه، حتی پاک کردن اطلاعاتت هم کاملا محفوظاتت روی فیس بوک رو پاک نمیکنه ). به طرز غیر قابل باوری تقریبا ناممکنه ( برای منی‌ که تقریبا هیچی‌ روش نداشتم یک روز طول کشید ). در حالی‌ که گوگل با ارائه گوگل داشبرد به راحتی‌ بهت اجازه میده همه اطلاعاتی‌ که داری رو پاک کنی‌ ( هرچند گوگل هم کامل نیست ). با وجود تمام زحماتی که ما برای این پدیده میکشیم (!) حتی حاضر نیست کوچکترین احترامی برای ما قائل باشه .

سیستم تشخص چهرهٔ که ما همگی‌ با کمک هم داریم برای فیس بوک میسازیم می‌تونه به یکی‌ از خطرناک‌ترین ابزارها بشه .
در مورد فیس بوک یه حرف قشنگ هست که میگه : you are its product, not its customer
با ندیده گرفتن و سهل انگاری در مورد چیزی مثل فیس بوک فقط نشون خواهیم که ما چقدر بی‌ اراده و مطیع هستیم .

تجربه کردم و دیدم که خیلی‌‌ها به این حرف‌ها میخندن، اما اگر ما میخوایم جزو افرادی نباشیم که سرمون رو بندازیم پایین تا هر جا دلشون می‌خواد ما رو بکشونن ( می‌خواستم بگم مثل گوسفند، دیدم شاید بد جور باشه )  ، باید برای این جور مسائل اهمیت قائل سهیم .

در نهایت این نوشته رو با یه سخن از ریچارد استالمن به پایان می‌برم که به نظر من سر و ته تمام سایت اجتماعی رو می‌شه از توش در آورد :
Social networks, for lonely people, may only show them how lonely they areWhy should I care ?

مراجع :
http://stallman.org/facebook.html
http://www.fsf.org/facebook

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در سپتامبر 11, 2011 در عمومی

 

برچسب‌ها: , ,

Hello World :)

کاری بود که باید خیلی‌ وقت پیش می‌کردم، اما نمی‌شد. الان هم با توجه به فیلتر بودن WP شاید نتونم اون جوری که دلم می‌خواد راحت کار کنم. با این حل همون طور که همیشه (!) میگم : کاچی به از هیچی‌ .

 
بیان دیدگاه

نوشته شده توسط در سپتامبر 7, 2011 در عمومی

 

برچسب‌ها: